دعا کنید، براى یک کار بزرگ مى روم
پرواز کریمى به سوى آلیانس
نگران است. این را مى شود خیلى راحت از حرکاتش فهمید. آنجا که خطاب به یکى از استقبال کنندگانش مى گوید برایم دعا کنید مى توانى بفهمى که پشت آن چهره آرام و بى تفاوت با چه دغدغه هایى دست و پنجه نرم مى کند. شرایط پیوستن او به بایرن مونیخ استثنایى بود به خاطر همین اظهار نظرهاى بعد از این انتقال با همه موارد دیگر فرق مى کرد. فرکانس هاى منفى البته خیلى بیشتر بود، گمانه زنى هایى که درصد موفقیت او را پایین تر از هر زمانى نشان مى داد، اما خودش سعى مى کند بى تفاوت باشد. «توجه نکردم، به هر حال اظهار نظرهاى شخصى بود، من هم کار خودم را مى کنم.» تاریک یا روشن؛ این دو وضعیتى است که حالا درباره آینده او مدام تکرار مى شود، انگار هیچ شرط وسطى وجود ندارد، ولى حالا خیلى ها نمى دانند که شرایط براى او چقدر فرق کرده. تغییر تفکر بزرگى که او را از الاهلى به بایرن کشید نمى خواهد به این زودى ها تغییر کند. حتى اگر همان خیلى ها بخواهند شرایط را مأیوسانه تر از همیشه نشان دهند. شماره ۸ تیم ملى و البته شماره ۸ این روزهاى بایرن تصمیمش را گرفته. او تغییر کرده. وقتى قبل از مسافرت به مونیخ با اضطرابى که تا حالا هیچ وقت در گفته هایش سراغ نداشتیم از آینده مى گوید، کریمى تغییر کرده. این را خودش چند دقیقه قبل از پرواز به ما گفت: «براى یک کار بزرگ مى روم.»
..................................................................................................
پارانویاى قرمز
بنا بر گفته هاى محمود خوردبین ناکامى این تیم در رقابت هاى این فصل لیگ برتر سه علت دارد که از قضا همگى جزو عوامل بیرونى هستند و از حیطه کنترل او و همکارانش خارج:
۱- داوران: به ادعاى خوردبین توطئه اى علیه باشگاه پرسپولیس از سوى فدراسیون فوتبال طراحى شده تا داورانى در مسیر پرسپولیس قرار داده شوند که با قضاوتشان عدالت را زیر پا بگذارند و حقوق این باشگاه را لگدمال کنند. داورانى که در یک مسابقه «پنج پنالتى مسلم» را به نفع پرسپولیس نمى گیرند.
۲- شانس: پرسپولیس از این نیروى ماوراء الطبیعى هیچ گاه سهمى نداشته است چون اگر کمى شانس داشت «با اختلاف پنج گل» فولاد اهواز را در تهران شکست مى داد.
۳- برنامه نود: عادل فردوسى پور هم با برنامه اش همواره در حال چیدن سناریویى است تا حال باشگاه پرسپولیس را بگیرد. از انعکاس ترجمه هاى غلط و جهت دار داماد مدیر فنى تیم گرفته تا در اختیار دادن تریبون به سرمربى تیم براى گفتن حرف هایش . لب کلام که خوردبین آن را ادا کرد این است که باشگاه پرسپولیس همیشه از سوى نود مورد ظلم قرار گرفته است.
اما واقعیت کمى با صحبت هاى سرپرست تیم پرسپولیس (من هیچ گاه نتوانستم در نمودار سازمانى فعلى این باشگاه وظایف مدیر فنى را از سرپرست تیم متمایز کنم)، مغایرت دارد.
واقعیت این است که مسؤولان تیم قرمز پایتخت دچار بیمارى روانى پارانویا شده و زمین و زمان را در حال توطئه کردن علیه خود مى بینند. دریغ از ذره اى واقع بینى و واقع گرایى! آنها با این قضاوت غیرمنصفانه چشم هایشان را بر روى واقعیت بسته اند و تمام علت هاى ناکامى را در دیگران جستجو مى کنند و خود را عارى از هرگونه نقطه ضعف و خطا مى بینند. فارغ از این واقعیت که خود انتقاد یک هنر است و پلى براى رسیدن به موفقیت.
دخالت در وظیفه دیگرى، مدیریت دوگانه، ناهماهنگى و اختلاف در کادر فنى، آیا اینها هیچ کدام معایبى نبودند که مسؤولان تیم داشتند و حداقل عامل از دست رفتن چندین امتیاز بود؟ واقعاً چگونه مى شود یک نفر نداند مشکل دارد و مشکلش را نشناسد!